امروز یک مطلب در مورد رمان بیوتن نوشته رضا امیر خانی در سایت لوح خواندم که آورده بود این رمان از رمان قبلی امیر خانی ضعیف تر است .دلایلی هم اشاره کرده بود چون:

علت عشق ارمیا وشخصیتهای تیپ و کاراکترهای تمام سفید یا سیاه  وبدون شخصیت خاکستری و...(بقیه موارد را  می توانید در سایت لوح http://www.louh.com/content/2785/default.aspxبخوانید ودر اینجا فقط به خاطر نزدیکی ذهن چند مورد را بیان کردم ).

رمان بیوتن برای تمام اقشار نوشته نشده است زیرا مطالب کتاب چندین لایه است وبرای خواندن در اوقات بی کاری و لذت بردن از خواندن داستانی عشقی نوشته نشده است چون نه تنها لذت بخش نیست بلکه اگر مطالب آن را درک کنی باید ساعت ها فکر کنی ودر آخر هم با سوالی بزرگ در مورد انسان ودنیا، خدا و...کتاب را رها کنی  بروی . پس اگر طالب یک کتاب عشقی هستید اصلا سراغ این کتاب نروید چون به نیمه کتاب نرسیده آنرا رها کرده وچند ناسزا با ادبانه نثار خود خریدار والبته نویسنده را هم از ناسزاهای خود بی نصیب نمی گذارید.

خوب در مورد رمان بیوتن .

 در لایه اول کتاب داستانی عشق پسر بسیجی به دختری نوین وعصر امروزی است.عصر امروزی یعنی بدون قید وبند ومذهب برایش کاملا تزئینی وبرای روزهای درد و مشکل است وپسر بسیجی یعنی مذهب ،جبهه،شهادت و...تمام آرمان های او است وشخصیتهای دیگر داستان که هر کدام دارای شخصیت های هستند .

در لایه های زیرین آن هر شخصیت را برای یکی از اقشار جامعه طراحی کرده است جامعه و برخوردهای که هر قشری انجام می دهد در این داستان یک شخصیت شده است .شاید هر فرد عادی در زندگی خود مشتکل از چند شخصیت متفاوت در داستان باشد وهر کس می تواند به اندازه ای از هر کدام از افراد داستان را در خود پیدا کند.

و وقایع در داستان هر کدام دوره از زمان همه مااست که باید آنرا انجام بدهیم چه خوب وچه بد ؟

مثلا در داستان شخصی که در داستان از آن با نام آقای گاورمنت نام برده شده است ودر سیر داستان جسد یکی از شهدای جنگ را که در طرح ساختن نمادی در قبرستان از زیر خاک در آوردند را در اسید می سوزاند نابود  ومی کند.  این جسد واسید نماد همین امروز است که آقایان گاورمنت مملکت ما فکر شهادت وشهید و...را در اعمال ودر افکار مردم آنچنان نابود کردند که نابودی هزاران جسد در اسید بدتر است زیرا وقتی که جسدی بی جان را در اسید نابود کنی یک جسم را نابود کردی ویا  به یک شهید بی احترامی ؛ که این کار برای شهیدی که جسمش برایش مهم نبوده که فرقی نمی کند این پیکر ها برای ما مهم است برای ما که زنده ایم که ما را یاد مرگ ،خدا و... بیندازد ولی اگر شهادت در اسید فراموشی ویا درآتش بی اعتقادی و سست عنصری نابود شود آنروز است که هزاران جسد تکه پاره شهدا نیز ما را به خود نمی آورد .

جسد شهید وبهشت زهرا ومواردی این چنین در داستان هر کدام معرف یک مسئله مهم است که در داستان رخ می دهد.

این رمان بسیار طولانی است وبرای بررسی تک تک موارد خیلی زمان می برد ونیاز هم نیست زیرا کسی که خواهان فهمیدن باشد خود در مطالعه کتاب می فهمد ومن فقط برای آشنای وزمینه ذهنی این مقاله را نوشته ام .

 در انتها ؛رمان بیوتن بر اساس شخصیتهای  رمان قبلی امیرخانی است و می توان به گونه قسمت دوم رمان ارمیا دانست وادامه رمان او لدر شخصیت ارمیا است.

رمان بیوتن مانند داستانی است که یک پدر برای کودکش تعریف می کند که در آن تمام رفتارها وحوادث زندگی واقعه ی برای قابل فهم شدن برای  کودک در قالب شخصیتها بیان می شود .تمام خوبی ها وبدی ها در افراد متفاوت است وهر کس توانایی خوب بودن  وبد بودن هم زمان را ندارد.

                                                                                                         یا حق